تو زندگی ، یه جایی هست ، بعد از کلی دویدن ، یهو وایمیستی ، سرتو میندازی پایین و آروم میگی : دیگه زورم نمی رسه
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند
رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند
ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد
نتیجه :
زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
دختری به کوروش کبیر گفت که من عاشقت هستم....کوروش به دختر گفت:لیاقت شما برادرم است که ازمن زیباتر است وپشت سر شما ایستاده..دخترک برگشت و دید کسی نیست....کوروش به دخترک گفت اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی....
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
من که گفتم اين بهار افسردني است / من که گفتم اين پرستو مردني است
من که گفتم اي دل بي بند و بار / عشق يعني رنج ، يعني انتظار
آه عجب کاري به دستم داد دل / هم شکست و هم شکستم داد دل
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:عشق ,قلب ,عاشق ,دوست داشتن ,دل شكسته ,دل ,معشوق ,عاشقانه ,love ,I love you , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
دل از خدا برید و در زمین نشست
صد بار عاشق شد و دلش شکست
به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود
یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود .......
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:عشق ,قلب ,عاشق ,دوست داشتن ,دل شكسته ,دل ,معشوق ,عاشقانه ,love ,I love you , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
خدایا میخواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم...دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:عشق ,قلب ,عاشق ,دوست داشتن ,دل شكسته ,دل ,معشوق ,عاشقانه ,love ,I love you , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
کاش کودك بودیم
تا بزرگ ترین شیطنت زندگیمان
نقاشی روی دیوار بود نه روی دل ......
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:عشق ,قلب ,عاشق ,دوست داشتن ,دل شكسته ,دل ,معشوق ,عاشقانه ,love ,I love you , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
گئنه اود دوتدی اورك یاندی محبت اودونا
آیریلق صحبتی خوش گونلری سالدی یادیما
سنده سالدون منی گوزدن ایله بیگانه كیمی
یوخدی بیر كس نظر ایتسون بو پریشان حالیما
قالا بیر خوش گونه حسرت سنی مندن آیران
گوندوزی شام اولا منتك گوزی یاشلی دولانا
گل گیلن منتظرم وار گوزوم اوستونده یرین
گل گوزوم یاشینی سیل چك الیوی بیر باشیما
وار اومیدیم هله بیریولدا بیزه باش چكه سن
یاتمارام صبحه كیمی گوز تیكرم من قاپویا
گاه اولوب شاد گهی غصه لنوب آغلییارام
دیمگ اولمور اورگین دردینی حتی آنیا
عشق درسین منه اورگتدی اوشاخلیقدا آنام
باغبان عشقیله گول بسلدی ویردی خزانا
من گرك بو گئجه بیر یادیویله خلوت ایده م
یالوارام صبحه قدر بلكه یاتان بخت اویانا
قورخورام عمر چراغی سونه سن گلمییسن
گوزلویم یول گیجه گوندوز جوان عومروم قوتارا
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: دو شنبه 4 دی 1391برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
دوستداری نبود بندگی غیر خدا
بی سبب بندگی غیرخدایی نکنیم
مهربانی صفت بارز عشاق خداست
یادمان باشد ازینکار ابایی نکنیم...
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: سه شنبه 9 آبان 1391برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
بختت بسوزه آسمون
هرچی کشیدم آسمون
از تو کشیدم آسمون
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
چقدر سخته تو چشمای کسی که تموم عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی وبه لبریز کینه ونفرت حس کنی هنوزم(دوستش داری)،چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که دوسش داری،چقدر سخته گل باغ آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی وهزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت زیر لب بگی گل من باغچه نو مبارک
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 12 تير 1390برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم ............
کاش کوچیک می موندیم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن
نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم باز کسی حرفمون رو نمیفهمه
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 12 تير 1390برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
خورشید تو خوابه چشماشو بسته
شب پشت شیشه بیدار نشسته
ماهی تنگ بلور دریارو خواب می بینه
گل خشكیده ی دشت ابرا رو خواب می بینه
جغدشب با شیونش داره آواز می خونه
می گه خوبی می میره اما زشتی می مونه
گریه کن ای ابر پیر
لاله ها مردن تو کویر
خسته ام از این شب ها
کی میاد فردا
ستاره کوره
شب مثل گوره
شهر سپیده
از اینجا دوره
ماهی تنگ بلور دریارو خواب می بینه
گل خشكیده ی دشت ابرا رو خواب می بینه
جغدشب با شیونش داره آواز می خونه
می گه خوبی می میره اما زشتی می مونه
گریه کن ای ابر پیر
لاله ها مردن تو کویر
خسته ام از این شب ها
کی میاد فردا
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 28 فروردين 1390برچسب:ابی ,ابر پیر ,خورشید خوابه , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
درد اهلی بیلر دردیمی بیگانه سی بیلمز جان آغلارام عشقیم گورومون یاشین سیلمز
دنیاده منیم مهریبانیم زهریدی سنسیز سنن سورا آچیلماز داهی گولمز
من دردن اوخورام منه دیوانه دیللر ظاهرده منی دانیشتریب صحبت ادیللر
گل گور نجه سنسیز یاشیرام دورع بلادن بو شهری دولاننام گجلر پای پیاده
یاندیخجا مهبتین ادونا شوروسی واردی یانسام من اگر بو اودا گویلر منه آغلار
من دردن اوخورام منه دیوانه دیللر ظاهرده منی دانیشتریب صحبت ادیللر
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:من دردن اوخورام منه دیوانه دیللر , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
چقدر قشنگ منو فروختی
چقدر قشنگ از من گذشتی
چقدر بی تفاوت روی قلبم
شعر جدای رو نوشتی
شعر جدای رو نوشتی
چقدر قشنگ دلو سوزوندی
منو به بیراه کشوندی
چه ساده اشکمو ندیدی
چقدر قشنگ رفتی نموندی
چقدر قشنگ رفتی نموندی
چقدر قشنگ و بی وفایی
منو رسوندی تا جدایی
گفتی هزاران بار به سوگند
که تو همیشه یار مایی
که تو همیشه یار مایی
چقدر قشنگ و دلربایی
پشت نقاب بی ریایی
منو تو دنیا جا گذاشتی
با این غم بی سر پناهی
با این غم بی سرپناهی
چقدر قشنگ منو فروختی
چقدر قشنگ از من گذشتی
چقدر بی تفاوت روی قلبم
شعر جدای رو نوشتی
شعر جدای رو نوشتی
آینه ای شکسته ام برو
از با تو بودن خسته ام برو
من کوله بار رفتنو عمریست
با اشک چشمام بسته ام برو
با اشک چشمام بسته ام برو
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: جمعه 13 اسفند 1389برچسب:چقدر قشنگ منو فروختی ,قشنگ ,سعید شایسته ,saeed shaieste , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
آسمان فرصت پرواز بلنداست ولی؛ قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی.
من ملك بودم و فردوس برین جایم بود...ادم اورد درین دیر خراب ابادم...
دل من از تبار دیوارهای کاهگلیست..ساده می افتد؛ ساده میشکند و ساده می میرد...
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: دو شنبه 9 اسفند 1389برچسب:ملک ,باران ,زندگی ,عشق ,نفرت , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
بتراش ای سنگ تراش،
سنگی از معدن غم،
بهر مزارم بتراش.
روی سنگ قبر من،
عکسی از چهره ی زیبای نگارم بتراش
بنویس ای سنگ تراش،
عاقبت شدم فداش
بنویس تا بدونه
عمرمو دادم من براش
رو نوشته های سنگ قبر من،
تو با خون جگرم رنگی بزن
در کنار دل صد پاره ی من،
چهره ای از یک دل سنگی بکش
سنگ تراش پایین این دل بنویس:
عاشق زاری رو کشته با نگاش
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:سنگ تراش ,قبر ,آقاسی , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
از جدا شدن نوشتی
رو تن زخمی هر برگ
گریه کردم و نوشتم
نازنیم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن
میون این همه دیوار
تو با خنده ای نوشتی
همقفس خدانگهدار
بنویس مهلت موندن یه نفس بود
سهم من از همه دنیایه قفس بود
بنویس که خیلی وقته
واسه تو گریه نکردم
سر رو شونه هات نذاشتم
مث دستات سرد سردم
من که تو بن بست غربت
زخمی از آوار پاییز
فکر چشمای تو بودم
با دلی از گریه لبریز
شب عاشقونه ی من که حروم شد
مهلت بودن با تو که تموم شد
ندونستم باید از تو می گذشتم
وقتی از غربت چشمات می نوشتم
بنویس مهلت موندن یه نفس بود
سهم من از همه دنیا یه قفس بود
بنویس که خیلی وقته
واسه تو گریه نکردم
سر رو شونه هات نذاشتم
مث دستات سرد سردم
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:معین ,جدایی , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
هر روز عمرم از دیروز بد تره
عمری که هر نفس بی غم نمی گذره
دلگیر و خسته ام، بی روح و ساکتم
نبضم نمی زنه، پلکم نمی پره
می دونم، امشبم از خواب می پرم
از گریه ، تا سحر خوابم نمی بره
این زنده موندنه، بازنده موندنه
بی دوست ، زندگی ، مرگ از تو بهتره
اون روبروم داره پرواز می کنه
می بینمش هنوز از پشت پنجره
هی دست تکون میدم هی داد میزنم
اون سنگدل ولی هم کوره هم کره
حتی اگه من از این عشق بگذرم
قلب شکستم از حقش نمی گذره
دوران گیجی و سرگیجه گیت گذشت
محکم بشین دلم این دور آخره
اون روبروم داره پرواز می کنه
می بینمش هنوز از پشت پنجره
هی دست تکون میدم هی داد میزنم
اون سنگدل ولی هم کوره هم کره
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:دور آخر ,محسن چاوشی , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
بهش بگید که قصه اش
مثل شه نامه درازه...
کی بوده؟
کجارسیده؟
چی جوری باید بسازه؟
حالاقصه هاشو مستا
توی می خونه ها می گن
اما اون همیشه مستو
توی اونجا راه نمی دن...
بذارین همه بدونن
که به دست غم اسیره...
آخرش یه شب همینجا!
سر این کوچه می میره...
سر این کوچه می میره...
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:غم ,مست ,مستانه , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
وقتی از مادر متولدشدم..صدایی در گوشم طنین انداخت:
بعد از این، باتو خواهم بود...
به او گفتم:توکیستی؟
گفت:غم...
فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعد ها با او بازی خواهم کرد...
ولی بعدها فهمیدم...
که من! عروسکی هستم در دستان غم...
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:غم ,عروسک ,بچه ,کودکی , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
دلم هوای بوی یاس و عطر کافور داره میدونی
تنم هوای شهوت رطوبت خاک و رخوت کفن داره میدونی ..
بگویید بر روی گورم بنویسند:
زندگی را دوست داشت ولی ان را نشناخت
مهربان بود ولی مهر نورزید
طبیعت را دوست داشت
ولی از ان لذت نبرد
در زندگی احساس تنهایی میکرد ولی هرگز دل به کسی نبست
وخلاصه بنویسند:
زنده بودن را دوست داشت برای زندگی
و نه زندگی را برای زنده بودن...
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: جمعه 29 بهمن 1389برچسب:مرگ ,فوت ,زندگی ,عشق ,مردن , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
مردی مقابل گل فروشی ایستاد.او می خواست دسته گلی برای مادرش که در
شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود .
وقتی از گل فروشی خارج شد ٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و
گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می
کنی ؟
دختر گفت : می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است . مرد
لبخندی زد و گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا
آن را به مادرت بدهی.
وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته
بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می
خواهی تو را برسانم ؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!
مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت
نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی
کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: شنبه 9 بهمن 1389برچسب:مادر ,گل ,اشک ,دختر , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
دارم دق می کنم تحمل ندارم
دیگه خسته شدم دارم کم میارم
دلم تنگ شده و دیگه نا ندارم
همش فکر توام همش بی قرارم
دیگه اشکی برام نمونده که بخوام
برات گریه کنم فدای تو چشام
دلم داره واسه تو پرپر میزنه
تو رفتی و هنوز خیالت با منه
بدون تو کجا برم کنار کی بشینم
تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم
تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده
به کی بگم یکم نازم کنه که بهم نخنده
بدون تو با کی حرف بزنم دردت به جونم
تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم
به جون چشمات از تموم این زندگی سیرم
تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم
دارم دق می کنم تحمل ندارم
دیگه خسته شدم دارم کم میارم
دلم تنگ شده و دیگه نا ندارم
همش فکر توام همش بی قرارم
دیگه اشکی برام نمونده که بخوام
برات گریه کنم فدای تو چشام
دلم داره واسه تو پرپر میزنه
تو رفتی و هنوز خیالت با منه
بدون تو کجا برم کنار کی بشینم
تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم
تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده
به کی بگم یکم نازم کنه که بهم نخنده
بدون تو با کی حرف بزنم دردت به جونم
تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم
به جون چشمات از تموم این زندگی سیرم
تو که نیستی همش آرزو می کنم بمیرم
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: شنبه 9 بهمن 1389برچسب:دارم دق می کنم , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
تور سفید روی سرت پیرهن مشکی منه
الهی خوشبخت شی ولی عشقت همیشه پیشمه
گفتی که مال هم بشیم دنیارو می سازیم با هم
سفره ی عقدت پیش روت مرد غریبه جای من
ستاره های آسمون تاج سرت عروس خانم
برای بار سومه بگو بله دیگه تموم
ببین که امشب منو تو مثل قدیما گریونیم
تو اشک شوق می ریزیو منم واسه پریشونی
یه تیکه ماه شدی ولی ماهی برای دیگرون
به یاد من نیفتی که گذشته آب از سرمون
ستاره های آسمون تاج سرت عروس خانم
برای بار سومه بگو بله دیگه تموم
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: شنبه 9 بهمن 1389برچسب:عروس خانوم پویان , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
سیزلاییر احوالیما صبحه قدر تاریم منیم
تکجه تاریم دیر قارا گونلرده غمخواریم منیم
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: پنج شنبه 7 بهمن 1389برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
شاخه ای بودم که با نسیمی جدا شدم ...
من گریه می کنم من می سوزم به کسی چه مربوط
شاخه ای بودم که با آهی افتادم
به جای بهار ،زمستان به قلبم افتاد
سرنوشت سفیدی هایم را می ریسد آهسته آهسته
یکی یکی سالهایم را می تند آهسته آهسته
دلم از صد جا سوخت آهسته آهسته
تمام کردند زندگیم را آهسته آهسته
هر چهار طرفم را بی وفاها گرفته اند
امیدهایم در طول روزها از بین رفته اند
نمی دانم به کی باید حساب پس بدهم
دل غریبم به من تنگ می آید
سرنوشت سفیدی هایم را می ریسد آهسته آهسته
یکی یکی سالهایم را می تند آهسته آهسته
دلم از صد جا سوخت آهسته آهسته
تمام کردند زندگیم را آهسته آهسته
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: پنج شنبه 7 بهمن 1389برچسب: , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب
سئوگیلیم،عشق اولماسا،وارلیق بوتون افسانه دیر
عشقیــده ن محــروم اولان،انسـانلیغــا بیگــانه دیر
سئـوگی دیـر،یالنیــز محببتــدیر حیــاتین جـوهــری
بیر کونـول کی عشق ذوقین دویماسا،غمخــانه دیر
نويسنده: ღღღArAzღღღ تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:عشق اولماسا , موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب